یه جورایی دوسش دارم. یه جوری دوسش دارم که خودم تعجب می کنم. معمولا وقتی قراره عاشق بشم از همون نگاه اول و حرف اول از طرف خوشم میاد. بعد کم کم جذبش می شم. کم کم دوسش می دارم و عاشقش می شم. این یکی اما اول رو اعصابم بود. بعد به نظرم آدم خوبی نیومد. بعد به خاطر اصرار زیادش قبول کردم که نیازمون رو باهم برطرف کنیم. حالا جوری شده که وقتی نیست کلافه ام. وقتی هست انرژی دارم. دلم می خواد همیشه باشه. همیشه برام وقت داشته باشه. همیشه فقط منو بخواد... اسم این چیه؟ عادته یا دوست داشتن؟ اگه کس دیگه ای بود برای رفع نیازم آیا اینو فراموش می کردم؟ هیچوقت نمی فهمم اینو مگر اینکه امتحان کنم... هه! شاید واقعا باید امتحان کنم؟
No comments:
Post a Comment